آمار سایت

آمار امروز : 8173  نفر
آمار دیروز : 9694  نفر
آمار کل سایت : 14729089  نفر



صفیر عرش

انسان بدون مراقبه عادی و معمولی می شود. خودآگاهیش زنگار میگیرد و با گرد و غبار انباشته می شود.

درخشندگی و تیز هوشیش را از دست میدهد وکم کم کاملا ً از یاد میبرد که کیست. احمق و نادان میشود.

اینکه فراموش کنی که کیستی بالاترین درجه حماقت است. و این اتفاق برای کل بشریت و با سرعتی چشمگیر در حال شکل گیری است.

با مراقبه میتوان خودآگاهی را شفاف و درخشان کرد. میتوان گردو غبارها را از تنش روبید و زنگارهایش را زدود.

میتوان آیینه ی خودآگاهی را دوباره صاف وروشن ساخت. هرگاه آیینه خودآگاهی تو صاف و روشن باشد، واقعیت را باز خواهد تاباند. و خداوند نام دیگر واقعیت است.

 شناخت خداوند، شناخت همه ی چیزهاست و نشناختن او، زندگی در نادانی، تاریکی و مرگ است.

 

فرمایشات و دیدگاه های  حضرت استاد:

کتاب صفیر عرش،

برای مشاهده هر موضوع بر روی آن کلیک فرمایید.


معرفی:

1- عشق و محبت

2- توحید

3- معرفت الله

4- معرفت نفس

5- معرفت آفاق

6- تجلّی و وصال

7- انقطاع الی الله و مقام امن

8- ادب حضور و مراقبه

9- ملکوت

10- اسماء الحسنی

11- قرب و بعد حقتعالی

12- یک قدم بر خود بنه یک ...

13- لذت انس

14- عجز و فقر

15- نفی خواطر

16- توکّل

17- خاموشی وسکوت

18- خلوت و معاشرت





    

سؤال و جواب از محضر حضرت استاد کریم محمود حقیقی

مختصری از سؤالات دوستان از محضر حضرت استاد کریم محمود حقیقی

 

 

ostad-haghighi

 

گناه و برخی صفات رذیله

( سؤال از محضر استاد   )

#   .  لطف بفرمایید مرا راهنمایی کنید که باصفات بد درونی مثل ریاچه کنم؟ قبلاً از اینکه کسی نماز شب مارا نگاه کندخوشحال می شدم این چیزی است که درذات ما است و نه می شود پنهانش کرد و  نه می شود جلویش را گرفت شما می فرمائید چکارکنیم؟

جواب

  انسانی که دارای روح سالم است جانش متمایل به خوبی است واز 

بدی ها بیزار است. هیچ انسانی متمایل نیست شهره به بدی ها باشد تمایل اینکه آدمی به خوبی مشهورباشدطبیعی است این ریانیست ریاآن است که عمل خوب را منحصراًبرای دیدارخلق انجام دهیدکه آن ریا وشرک است. حال اگرشما دراجتماعی مثلاً عازم خواندن نمازشب هستید به دل خودبنگرید اگر حس می کنید متمایل براین هستید که هیچ کس شمارانبیندنیّت شماالهی است ولو  ده ها نفربیدارباشند وشماراببینند، ریااینست که شمارامیل براین است که خداکنددیگران بیدارباشند وشماراببینند.

 

 

 

سؤال

#   .  به حقیر بفرمایید که  شرک خفی چیست؟

جواب

  ای عزیز:شرک خفی واسطه هارادیدن بااعتقادبه خداوند تعالی است. اگر مادرنبودمن بزرگ نمی شدم اگرپدرمخارج مارااداره نمی کردمااز گرسنگی مرده بودیم، اگراین دکان نبود ما چگونه زندگی می کردیم. اگر دکترفلان مراجراحی  نمی کرد من مسلم مرده بودم.   اینها همه شرک خفی است. باآنکه باید همه این واسطه هارامحترم داشت ولی بدانم:

1-                  قدرت ونیرویی درعالم نیست جزقدرت خداوند متعال:  «توحید افعال» لاحَول وَلاَ قُوة اِلاّ بالله

2- هیچ چیز جمال ودلبری نداردجزاینکه دلبری ازذات حضرت باری تعالی است: «توحید صفات » لا اله الاّ الله

2-                  هیچ ذات اصیل وبخود ایستایی درعالم نیست جزذات خداوند یکتا: «توحیدذات» یاهُویامَنْ لَیْسَ اِلاّ هُو.

 

 

سؤال

#   .  به یک مشکل برخوردم آن هم این است که زمانی که یک کارخوب را انجام میدهم حال انفاق باشد، محبت باشد، کمک به کسی باشد هر بار بعد از انجام کار نفس میگوید تو بودی که این کار را کردی اگر تو نبودی این کار انجام نمیشد این حدیث نفس باعث منیّت و غرور   می شود برای حل این مشکل چه کارکنم ؟

 

جواب

دقت فرمائیدکه قلب شما که کارمی کند ودرتمام عمر هم این کارخانه مشغول به کاراست محرّک آن شما هستید؟ شبها هم تا صبح شما خفته واوکارمی کند فاعل این کارخانه کیست؟ حیات شما دردست اوست حتی به شما آموخته که همه روز درنمازبگو «بِحَولِ الله وَقُوّتِهِ اَقومُ وَاَقْعُدْ» من با قوه خدا برمی خیزم ومی نشینم . حال اگراین مسئله توحیدی را قبول دارید، چون خدا اراده فرمودنعمتی یاکمکی به بنده بدهد یا برساند کارهای خدا با وسایل انجام می شود. باخداوند بگویید،شکرِترامی گذارم که مرا وسیله قرار دادی ودراین میان نصیبی هم به بنده مرحمت فرمودی .

چه اندیشی ازخود که فعلم نکوست                

                     ازآن درنگه کن که توفیق اوست

گر از حق    نه توفیق  خیری رسد                                                    کِی از  بنده خیری  به غیری رسد

«ماتوفیقی اِلاّ بالله » «نیست توفیقی جز به کمک خدا »

 

 

سؤال

#   . هرکاری می کنم نمی توانم گناه راترک کنم  چه کارکنیم که گناه انجام ندهیم؟ لطفاً کتابی معرفی بفرمایید.

جواب

هرگناه مقدّماتی دارد،سعی کنیددرمجالس مختلط فامیلی شرکت نکنید. به تماشای ماهواره عمرنگذرانیدودرکوی وبرزن حافظ چشمتان باشید هرروز صبح هم اقلاً نیم ساعت ورزش کنیدوشبهاهم بعدازمطالعه چند صفحه کتاب و باخستگی به بسترروید.کُتُب خودم می تواند شما را دراین امر یاری کند و بهترازهمه کتاب تخلّی  وعبادت عاشقانه است  و نماز را هم سر وقت بخوانید.

 

 

سؤال

#   .  شما چه راهی برای دوری ازگناه پیشنهاد می فرمایید؟

         جواب

فراموش نکردن این جمله امام خمینی    (ره) :

" عالم محضرخداست درمحضر خدامعصیت نکنید."

 

 

 

سؤال

#   . حضرت استاد  حقیر خواستارذکری هستم که انسان رادرسرکوبی نفس یاری دهد.

 جواب

 عزیزا: ذکرمنهای عمل مشکلی را حل نمی کند،سعی فرماییدبانفس اماره درستیزو دشمنی باشید، اگر با ذکرتنها آدمی رفعت پیدا می کرد کار آسان بود. استغفروالله ربّی واتوب الیه، یعنی طلب آمرزش می کنم از

پروردگارم وبه سوی اوباز می گردم . اگرکسی به فرمان خداپشت می کند ولی روزی هزار بار این ذکر را بگوید چه فایده حتی ذکر اوهم دروغ است. بلی ذکربه معنی یاد درست است چون با گناه مواجه می شوید یادخدا باعث می شود که به گناه پشت کنید و این دست شماست کسی برای کسی کارنمی تواند بکند. هیچ پیامبری صددرصدموفق نبوده است. لیس للانسان الاّ ماسعی،  آنها فقط راهنمایی می کنند.

 

 

 

سؤال

#   . مایلم شخصی در راه پاک نمودن رذایل نفسانی مرا راهنمایی کند.

جواب

راهنماپروردگارت هست هرچه اوفرموده بکن ،   انجام ده و هرچه فرموده مکن ازآن صرفنظرنما.  «مَن کان یرجوا لقاء ربّه فلیعمل

عملا صالحاً ولا یشرک بعبادة ربّه احدا» ( هرآنکس آرزومند است به مقام لقاء پروردگارش رسد عملش را صالح سازد وازشرک بپرهیزد. (سوره کهف آیه 110) )  اگرتوفیق دیداربندگان خاص خدارا ندارید ازمطالعه کتب ایشان صرفنظرنکنید.

 

 

قرب و بعد حقتعالی

 

( سؤال از محضر استاد   )

#   .  استاد عزیز و گرامیم لطف بفرمایید « درک معیت خداوند» را برایم شرح دهید.

جواب

بسمه تعالی : «هو معکم اینما کنتم» «  او با شماست هر جا که باشید. »       « نحن اقرب الیه من حبل الورید: ما از رگ گردن و شریان به او نزدیکتریم.»  « هو حیات کلّ شیء: حیات، حیات حضرت حیّ است مطلقاً. »  شما با حضرت بصیر می بینید، با حضرت سمیع می شنوید، با حضرت قادر قدرت دارید. (بحول الله و قوَّته اَقوم و اَقعُد : با نیروی خدا بلند می شوم و می نشینم). شب تا صبح درکمال غفلت سر بر بالین می گذارید و از هوش می روید قلب شما، ریه شما را که درکار می دارد، اَفلا یعقلون ؟ اَفلا تتفکَّرون ؟.

 

 

 

قرآن

( سؤال از محضر استاد   )

#   . چگونه قرآن را خوب بخوانیم تا در وجودمان نفوذ و اثر کند؟

جواب    

    :      درهنگام قرائت قرآن بعداز هرآیه کمی توقف کرده وروی مطلب بیندیشید.

                                               

 

 

 

 

علم و جهل

( سؤال از محضر استاد   )

#   . چه علم و دلیلی بر وجود یک خالق برای هستی وجود دارد؟

جواب

تصور کنید در یک  موزه  با زیباترین  تابلو  مواجه  شدید.  سؤال کردید نقّاش این تابلو کیست ؟   گفتند در دکان  رنگ  فروشی  زلزله  آمد،  رنگها   همه  در

 

هم   ریخت  بعد نگاه کردند دیدند  از  ترکیب  رنگها این تابلو  بوجود آمده، هر  شیئی  به  رنگ  طبیعی و هر  چیز  در جای خود،  کدام  نادان این سخن را  باور دارد.  در جهانی  به  سر  می بری که همه چیز از نظمی علمی برخوردار است .   درکالبد خویش  نیز این  نظم  را در دستگاههای  مختلف  بدنت  می یابی، که  میلیاردها  سلول  بی اراده  تو  همه  درکارند. « فَارْجِعِ  الْبَصَر  َهَلْ  تَری  مِنْ  فُطُورٍ؟ »  « چشمانت  را  بگردان  نگاهی دیگر هیچ  کاستی  می بینی؟! «ثُمَّ  ارْجِعِ  الْبَصَرَ  کَرَّتَیْنِ  یَنْقَلِبْ  اِلَیْکَ الْبَصَرُ خَاسِئاً  و  َهُوَ  حَسِیرٌ »،    « یک  بازنگری  چشمانت  از  شگفتی فرو  افتد  و  ناتوان  ماند؟  (آیات  3و4  سوره  ملک) »

هر               چیز               که         هست           آنچنان        می باید              

                  هر        چیز           که        آنچنان            نمی باید           نیست

****

هر     دو     عالم       یک    فروغ     روی       اوست                      

            گفتمت      پیدا         و    پنهان    نیز      هم

***

همه            عـــالم           صدای              نغمه ی            اوست      

                              که        شنیده           است          این       صدای         دراز

***

خیز  تا   بر کلک   این   نقاش  جان  افشان کنیم                      

      کاین  همه نقش عجب  در گردش  پرگار داشت

کدام  احمق در دیدار این  همه  نظم  و  عظمت  می پندارد که  این دستگاه   عظیم  معلول  تصادف  است .   « لا اِله  الا  الله  الْمَلِکُ  الحَقُّ الْمُبینْ » 

 

 

 

عشق

( سؤال از محضر استاد   )

# .  می فرمایید در این عشق های زمینی دل به دل راه ندارد؟ چطور دل به دل راه ندارد؟

جواب

اطمینان داشته باشید اگر بهتر از شما برایش پیدا شد شما را دور می اندازد. عشق هایی که معلول تمایلات جنسی است ارضای یک تمنّی است که درحیوانات هم وجود دارد، در گرسنگی شما نان خالی را دوست دارید ولی در سیری از بهترین خوراک هم بیزارید، بنابراین محبت های خیابانی را اصلاً عشق نتوان نامید، قبول ندارید؟ درآینده قبول خواهید کرد.

غلط  است  آنکه  گوید  که  دل  است  ره  بدل راه      

             دل   من   ز   غصّه خون شد    دل    تو    خبر   ندارد

 

 

سئوال

# .  چگونه می توان عشق مجازی را از دل بیرون کرد و جای آن خداوند را جایگزین کرد؟

جواب

ای عزیز: آدمی دوستدار حسن است، عاشق جمال است، هیچکس چیز بدی را عاشق نیست: «فَاَلْهَمَهافُجُورَها وَتَقْوی هَا»   «پس تشخیص خوبی وبدی رابه اوالهام کرد.  (سوره شمس آیه 8) »

علم و جهل، قدرت یا ضعف، فقر یا غنا، زیبایی یا زشتی. احدی  را  نمی یابید که بدی ها را دوست دارد حال بدان که «للهِ الْاَسْماءُ الْحُسنی» «برای خداوند است اسم های نیکو (سوره اعراف آیه 180) »   همه این زیبائیها وجمال ها پرتویی ازصفات خداست. باپرتوی از خورشید که از روزنی به درون اطاق افتاده عشق می ورزی؟ در بگشای و از حجره بیرون آی و سر بر آسمان  برآر تا خورشید را ببینی.

هر دو  عالم  یک  فروغ  روی  اوست                

                               گفتمت     پیداو  پنهان   نیز      هم

این پرتو دلبر بزودی دلبری از دست دهد و از او مرداری بیش نبینی.

 

 

 

سئوال

# .  استاد گرامی عشق آمدنی است یا آموختنی؟

جواب

 عشق پس از معرفت حاصل می شود ندیده را کسی عاشق نمی شود. «انَّ الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُ  الصّالحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحمنُ وُدّاً» «کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کرده اند به زودی خدای رحمان برای آنها محبتی (دردلها) قرارخواهد داد.»     (   سوره مریم، آیه 96) 

 

 

سئوال

# .  استاد عزیز چگونه می توانم سوخته عشق خداوند شوم؟

جواب

  عشق است که سوختن آرد و معرفت است که از آن عشق زاید و معرفت فرزند عبادت است.«وَاعْبُدرَبَّکَ حتّی یَاْتِیَکَ الْیَقین»   «عبادت کن پروردگارت را تایقین برایت حاصل شود.   (سوره حجر،آیه 99))   

 

 

 

عجز و فقر

( سؤال از محضر استاد   )

#   .   حضرت استاد بفرماییدبرای افزایش اعتماد به نفس چه کار باید کرد؟

جواب

نفس جز فقر ندارد. اعتماد به نفس فقیر جز گمراهی نیست، هر آن گاه این مطلب را دانستید نفس شما پایبند غنی می شود. آن وقت است که می شود  توسط  نفس آن نفسی که مخلوق و مربوب حضرت خالق و رب اوست اعتماد کرد. و این ارتباط معقول است. چرا که هیچ موجودی همچون انسان این ارتباط را ندارد. « اِنّا جَعَلْناکَ خَلیفَةً فِی الْاَرضِ» «ما تو را در زمین جانشین (ونمایندۀ خود)کردیم   (سوره ص آیه 26)     »

 

سئوال

#   .   استاد بفرماییدترک خودکردن برای رسیدن به خداوند چگونه است؟

جواب

اعتقاد خود را بر این آیه راسخ  نمایید :«یَا اَیُّهَا النَّاسُ اَنْتُمُ الْفُقَراءُ اِلَی اللهِ وَ اللهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ»  «ای مردم شما همه به خدا فقیر و محتاجید و تنها خداست که بی نیاز و غنی بالذات و ستوده صفات است . (سوره فاطرآیه 15) » ضمناً دقت نماییدکه همۀ مظاهرحیات ما با ضربان قلب است، آیا این حرکت در اختیار شماست؟ شبها تا صبح می خوابید و خبر از آن ندارید .  بیندیشید که در کار است؟    

 

 

سير و سلوك

 

( سؤال از محضر استاد   )

#   .  استاد مرحمت فرموده به اینجانب یک برنامه عمومی ارائه فرمایید. با توجه به اینکه اهل شهرستان هستم برای این حقیر امکان حضور در کلاس ها وجود ندارد. از محبت حضرتعالی سپاسگزارم.

 

جواب

هر کس  واجبات را انجام دهد و گناه نکند سالک الی الله است، اگر بخواهد در این راه از "سارعوا" پروردگارش اطاعت کند مستحبات را هم انجام دهد و از مکروهات بپرهیزد در این صورت در این راه قهرمان است. اما می توان بال پرواز تهیه کرد و آن در صورتی است که از معارف قرآنی به ویژه توحیدی  برخوردار باشد. بدانید با گناه و بدون تقوا قدمی پیش نخواهید برد.

 

 

سئوال

#   . در کتابی خواندم که به یکی از اولیاء گفته شده بود که شهدا در این عالم هم در حال سیر تکاملی هستند.لطفاً توضیح فرمایید.؟

 

جواب

« من هاجر الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت  فقد اجره علی الله»

هر سالک راهی   که به سوی خدا و رسولش می رود و در راه مرگش رسید اجر او با خداست. ای عزیز! سیر الی الله پایان ندارد نه تنها برای شهید بلکه برای سالکان راه تا ابدیت ادامه دارد اما داستان آن نه در این دنیاست که در برزخ و قیامت است.

 

 

سئوال

آتش است این بانگ نای و نیست باد   هر که این آتش ندارد نیست باد.

استاد بزرگوار مرحبا به این  کلام  آتشین  که بدون شک از سینه ای برخاسته که سوخته از آتش عشق محبوب است. چند روز پیش کتاب عبادت عاشقانه شما به عنایت الهی به دستم رسید و خداوند را سپاسگزارم که توفیق شنیدن این بانگ نای را به این بیچاره سرتاپا گناه عنایت فرمود و دل این بیچاره را گرم نمود و فهمیدم در این دنیا هنوز کسانی هستند که مست میخانه توحید بوده و به ما نیازمندان نیز از شراب آتشین عشق بهره ای می رسانند.

 

جواب

عزیزا! حال که بویی از عشق به مشامت رسیده :

عاشق  شو ، ار  نه  روزی  کار  جهان  سر آید          

           نا خوانده   درس مقصود   از    کارگاه    هستی

از تقوا معرفت زاید و از معرفت عشق، تا این سه منزل را طی نکنی کامل نمی باشی.

عاشق    که    شد    که    یار    به    حالش    نظر    نکرد    

                  ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست.

 

سحر خیزی

 

( سؤال از محضر استاد   )

#   . لطف بفرمایید و دستورالعملی برای نماز شب به بنده بدهید؟

 

جواب

ای عزیز: از مرکبْ زمانی توان استفاده کردکه آسایش وآرامش او فراهم شود . بدن مرکب شماست علاوه برنیاز آب وهوا وخوراک  بدن شما استراحت لازم دارد. دروصیت نامه امیرالمؤمنین (علیه السلام) جملۀ دوّم  می فرمایند:«وَالنَّظْمِ فی اَمرِکُمْ» « درکارهایتان منظم باشید» نظم برنامه لازم دارد،آنگونه نظم را رعایت کنیدکه بستگان غائب بدانند الساعه شما درچه کارهستید. نمازسروقت، ناهار  و شام وصبحانه سروقت، ورزش ومطالعه سروقت . طبعاًخواب وبیداری سروقت. بنده ازبرنامه شماخبرندارم که محصّل یا  دانشجو یا اداری یا کاسب هستید.خودتان باید برای خودنسبت به وضع خویش برنامه بریزید. حداقل هفت ساعت درشبانه روزبه بدن خواب واستراحت  بدهید آنوقت می توانیدباعزم راسخ اگرعشق باشد برای نمازشب خود را آماده کنید درمعانی سوره مزمّل نیزدقت فرمایید.

دوش    وقت   سحر ازغصه نجاتم دادند 

      واندرآن ظلمت شب آب حیاتم دادند

 

 

 

ذکر

( سؤال از محضر استاد   )

 

#   .  آداب ذکری که به عنوان دستورالعمل از استاد گرفته شده چیست ؟  تمرکز نیز درگفتن ذکر مؤثر است ؟

 

جواب

ذکر بدون پرهیز و تقوی هیچ  اثری  ندارد.  اوّلین ذکر برای سالک اذکار توبه ا ست، توبه یعنی بازگشت، تصور کنید کسی شبی هزار بار بگوید  استغفرالله ربّی و اتوب الیه، طلب آمرزش می کنم از پروردگارم و بسوی او  باز میگردم  ولی در مواجهه  با  گناه از آن روی بر نمی تابد. آیا این ذکر یک دروغ  نیست. پس ای عزیز اوّل تقوی را پیشه کن سپس طلب ذکر  تا ذکرت دروغ  نباشد.  خداوند میفرماید:  « فَاذْکُرونی اَذْکُرْکُم» « مرا یاد کنید تا من نیز شما را یادکنم{سوره بقره آیه 152}». اما اسم بی مسمّی  مثل لغت سیمرغ است که نامش را همه می دانند ولی وجود خارجی ندارد. بنابراین همۀ سالکان  راه  باید  با ذکری  از پروردگار مشغول باشند ولی ذکری که در آن عمل باشد. مثلاً کسی هزار بار بگوید: «یاشاهد»  ولی معصیت را هم  باک ندارد این ذکر جز دروغ  نیست  و فایده ای ندارد و حتّی بر او حجت است  پس اوّل تقوی دوّم تقوی، سوم تقوی. تمرکز و توجه برای ذکر مسلّماً اثر بخش است اما  بدان شرطی که گفته شد.

 

 

سؤال

#   .  استاد عزیز در زندگی عادی سعی می کنم از گفتن ذکر غافل  نشوم اما  برخی از کارها را  نمی توانم  با گفتن ذکر انجام  دهم که یکی از مهم ترین آنها درس خواندن است که یا باید درس بخوانم یا ذکر بگویم، استاد چه  باید  بکنم؟

 

جواب

فرزندم! معنی ذکر یاد خداست نیاز نیست که زبان درکار باشد. شما وقتی به یاد مادرتان هستید نام او را بر زبان که نمی آورید. بالاترین ذکر آنست که چون با معصیتی مواجه شدید با یاد حق تعالی ازآن روی گردانید.

خا مشند   و  نعره   تکرارشان       

                       می رود  تا عرش وتخت   یارشان

 

 

سئوال

#   .  آیا در گرفتن اذکار اجازه استاد لازم  است ؟

 

جواب

هر اسمی از حضرت پروردگار اثری خاص دارد با آنکه همه از یک مسمّا حکایت دارد. مثلاً تمنای بخشش گناه با ذکر یا غفار، یا غافر الذّنب و مریض، یا شافی  و نیازمند به کمک، یا معین  و رفع فقر با یا غنی و...

بنابراین باید ببینیم از پروردگار چه می خواهیم و بهتر است بپرسید و گرنه همه قداست دارد و نام اوست.

 

 

سئوال

#   .  استاد گرامی در سجدۀ طولانی چه ذکری  بهتر است گفته شود؟

 

جواب

بسیارخوب است صد مرتبه درسجده یا عفواً عفواً و یا شکراً شکراً گفته شود.

 

 

سئوال

#   .  ادبار قلبم  بر اقبالش غلبه دارد،  بفرمایید چه باید بکنم ؟

 

جواب

اداره اندیشه و توجه قلب بدست خود انسان است سعی کنید اقبال را بر ادبار با یاد حق تعالی پیروز گردانید.

 

 

 

   

 

دنیا

 

( سؤال از محضر استاد   )

 

#   .  استاد گرامی برای  بر گرفتن تعلقات  دنیا  از  دل   چه  باید  کنیم ؟

 

جواب

دقت فرمائید احتیاجات انسان چه نیاز به خوراک یا پوشاک یا مسکن  همه محدود است که اکتساب آنها به اندازه نیاز  همراه  با قناعت، کوثر است که پسندیده و به هیچ وجه مزاحم راه سلوک نیست، ولی بیش از نیاز تکاثر است که       « اَلْـهاکُمُ التَّکاثُر»  «شما مردم را، بسیاریِ اموال و فرزند و عشیره سخت غافل داشته  (سوره تکاثر آیه 1)  » و تکاثر که محدودیت هم  بر آن نیست هلاکت  و شقاوت  است . 

 

 

 

دعا

( سؤال از محضر استاد   )

 

# مدتی است که هرچه از خدا می خواهم  به  نتیجه نمی رسم بعضی وقت ها فکر میکنم شاید گناهانی کرده ام که خدا صدایم را نمی شنود به نظر شما چه کنم؟

 

جواب

فرزندم!  ما که ِسنّی را پشت سر نهاده ایم اکنون می یابیم که بسیاری ازخواسته های ما به ضرر  ما بود وخداوند لطف کرد و نداد، اوکم ندارد و از بخشش چیزی نمی کاهد، حتماً صلاح شما درآنست . اما هیچ دستی به سوی خدا دراز نمی شود جز اینکه  چیزی  در آن می گذارند یا حاجت شما را یا به از آن ،  ضمناً بعضی حاجات برآورده شدن آنها، زمانمند است . « اِنَّ اللهَ بالِغُ اَمْرِه قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکلِّ شَیْ ءٍ قَدْراً » «خداوندامرش نافذ وروان است ، برهرچیز قدر و اندازه ای مقرّر داشته است .   (سوره طلاق آیه 3) »

 

 

 

 

دستورالعملها'

 

( سؤال از محضر استاد   )

           # . استاد عزیز لطفاً بفرمایید چه کنیم که آموخته هایمان در ما درونی شوند؟

 

جواب

هر آنچه  به  آموخته های  خود عمل  کنید  در جان  شما  ریشه  دوانیده  و  در طول عمر  در سایه  این شجره طیبه  در آرامش  هستید.

 

 

 

سؤال

# . الف: وقتی حالی به ما دست می دهد (گهگاهی با جلسات و...) ندایی درونی به من می گوید خوب  بس است دیگر برو

دنبال زندگی عادیت. چه کنیم که همیشه آن حالت را نگه داریم ؟

 

جواب

حال برای احدی یکسان نیست حتی جناب رسول اللهO2P  می فرمود:  « لی مع الله حالات » فرمود: «انّ فی ایام دهرکم نفحات» ، در روزگاران عمرشما گه گاهی نسائم رحمانی می وزد. «الافتعرضوا علیها»، دلهای خود را برآن نسائم عرضه دارید،  و این نسائم آنقدر لذت بخش است  که شما دوام آن را می خواهید. این شیطان است که می گوید این  بس  است.  ازشیطان به خدا پناه برید.

 

 

سؤال

عازم سفر حج  هستم چه کنم تا از معنویات این سفر خصوصاً در مکّه معظمه و مدینۀ منوره بیشتر استفاده کنم؟

 

جواب

تصور کنید  در زمان حیات  رسول الله O2Pمی خواستید به زیارت ایشان  روید  بنابراین  از آغاز حرکت  ادب  را رعایت  کنید.  در راه  ذکر  یا حی  و یا قیوم  را  بر زبان داشته  باشید و چشم از نامحرم بپوشید، جز در ضروریات  سخن نگویید  و  برای خرید یک روز معین کنید و در دو حرم  شریف اگر بتوانید یک ختم قرآن انجام دهید بسیار خوبست  هر روز هم درحرم زیارت جامعه کبیره را بخوانید یک  دعایی  هم به  من  محتاج  بفرمایید. انشاءالله  زیارت  قبول  باشد.

 

 

خلوت و معاشرت

 

( سؤال از محضر استاد   )

#   .  حضرت استاد لطفاً راهنمایی بفرمایید. من سعی می کنم به دستورات شرع پایبند بوده و خدای ناکرده مرتکب گناه نشوم که به خواست و لطف خداوند تا حدّی میسّر شده است. قبلاً با خانواده و دوستانم رابطۀ خوبی داشتم اما الان به درستی حس می کنم که بودن با آنها در روحیه و احوالات معنوی من تأثیر سوئی دارد به همین دلیل با وجود اینکه از دوستانم تاحد ممکن فاصله گرفتم ولی  با خانواده  نمی دانم چه باید بکنم در چنین شرایطی وظیفۀ من چیست؟ و چگونه باید تأثیر محیط و افراد را بر احوالاتم کم رنگ تر کنم؟

 

جواب

شرکت در مجلس معصیت ،  ولو معصیت دامن شما را نیالاید خود، معصیت است خواه مجلس دوستان باشد و خواه خانواده بنابراین  در این  مجالس یا نهی منکر فرمایید و یا مجلس  را ترک کنید این دستور شرع است اما بویژه برای خانواده با تهدید و بی احترامی عمل نشود. «وَجادِلْهُمْ بِالّتی هِیَ اَحْسَنُ »«با  بهترین طریق با آنها مناظره کن  (سوره نحل آیه 125) »

 

 

سئوال

#   .  جناب استاد بفرمایید که چگونه می توان با مردم ارتباط خوب و مؤثر برقرار نمود؟

 

جواب

چه اصراری دارید؟ با خوبان درآمیزید و احترام بگذارید و با بدان قطع ارتباط که این دستور قرآن است. از مجالس معصیت دوری کن و به مجالس ذکربپیوندید. ولی بدانکه  بهترین مصاحب خداست.

 

 

سکوت

( سؤال از محضر استاد   )

# سکوت چه اندازه در پیشرفت انسان تأثیردارد؟

 

جواب

سکوت از غیبت و دروغ و تهمت  که همه گناه است  و برای سالک  ضروریست  که از هرلغو نیز دوری کند و لغو آن سخنی است  که نه فایدۀ دنیا در آن  باشد و نه  فایدۀ آخرت ، که متأسفانه اکثرمجالس  ما پر از این سخنان است .

ولی آنجا که باشد جای گفتار               خموشی آورد صد نقص درکار

 

 

توکل

( سؤال از محضر استاد   )

#   . توحید و توکل در ظاهر با بحث توسل به معصومین MbN

مغایرت دارد، لطفا ًبفرمایید باطن چیست؟

 

جواب

دقت بفرمایید که خداوند در قرآن می فرماید: «تَوَکَّل عَلَی الله »

   (سوره آل عمران آیه 159)    مع ذلک می فرماید: «وَابْتََغوا اِلَیْهِ الْوَسیلَة»  «بجویید به سوی او وسیله  (سوره مائده آیه35)   »    هرکدام نزدیک ترند،   ما استقلالی برای ائمهMbN قائل نیستیم همگی بندۀ خدا هستند اما بنده ای نسبت به دیگری مقرّب تر است، چه ضرر داردکه شما به او بگویید: تو که در نزد پروردگارت مقرّب تری یاری از من کن. تصورکن چتر بازی برای پرش از هواپیما با خدا توکل می کند ولی این توکل ایجاب   نمی کند که وسیله که چتر  اوست را رها کند. آمد در بیابان عربی خدمت رسول خداO2P ایشان فرمودند: مرکبت کجاست؟  گفت:  برخدا توکل کردم و او را رها نمودم،  پیامبر O2P فرمودند:  بر پای شتر عقال ببند اما در هین بستن با خدا توکل کن.

گفت  پیغمبرO2P به  آواز بلند                                           با  توکّل     زانوی    اشتر ببند

 

سؤال

#   .توکّل یعنی چه؟

 

جواب

توکل یعنی برای وصول به اهداف بکوشیم نه بنشینم اما توفیق وصول به اهداف   را از خدابخواهیم  چون هیچ کار جز  به توفیق و تأیید او به انجام نمی رسد.

 

 

 

 

توحید

( سؤال از محضر استاد   )

#   .  لطفاً درمورد وحدت وجود و ممکن الوجود و واجب الوجود توضیحی بفرمایید؟

 

جواب

درهرپدیده شما دو چیز را درک می کنید  یکی  وجود و دیگری ماهیّت، مثلاً می پرسند درخیابان چیزی هست؟ شمامی گویید: آری هست. می پرسند چه هست؟ می گویید: انسان، اتومبیل، موتور دوچرخه. آنچه را گفتید هست، مفهومِ هستی است و این چیزها را ماهیّت گویند، خوب اگردقت کنید مفهوم هست، یک چیز بیشتر نیست و از وحدت برخوردار است اما ماهیّتْ مسلّم کثرت دارد. حالْ هستی و وجود بر دو قسم است اگر وجودش از خو د باشد واجب الوجود هست واگر از غیر، ممکن الوجوداست، که وجودِ ممکنات از واجب الوجود به عاریت گرفته شده است.

 

 

سئوال

 # .   لطفاً تفسیری جامع درمورد«لا اله الاّ الله» بفرمایید؟

 

جواب

عزیزا: تفسیر جامع درمورد این جمله کتابی را می طلبد. این جمله توحید صفات را معرفی      می فرمایدکه در فطرت انسان تمایل و عشق به صفات خوب بالفطره وجوددارد، اَلِهَ یعنی حیران کننده، واله و شیداکننده، آدمی اگر مواجه شد با صفات خوب مانند جمال ، علم، قدرت، محبت، کرم و...  برایش دلبری دارد و اگر مواجه با بهترین ها شد محبت تبدیل به عشق می گردد، این جمله می فرماید هیچ صفت خوبی درعالم ظاهرنشده جز اینکه تجلی پرتویی از معدن صفات حق تعالی است. بنابراین هیچ محبوبی در برابردل انسان جزخدا نیست خواه بداند و خواه نداند «وللهِ الاَسْماءُ الْحُسْنی» «وبرای خداوند است اسم های نیکو )سوره اعراف آیه 180(»   آدمی تعریف و حمد هیچ چیز یا کسی را نکرده جز اینکه ستایش خداوند را کرده  «اَلْحَمدُ للهِ رَبِّ الْعالَمین» خواه بداند خواه نداند.  جمله شریف «لا اله الا الله»       می فهما ندکه درعالم دلبری جزخداوند تبارک و تعالی نیست.

 

 

سئوال

# .  حضرت استاد عزیز و گرامی وحدت عددی یعنی چه؟ لطفاً توحید عملی را نیز توضیح بفرمایید؟

 

جواب

وحدت عددی وحدت عدد یک است در ریاضی که خداوند از این وحدت منزه است چه عدد یک درخارج یکتا نیست هر عدد مجموعه ایست ازعدد یک. عدد پنج یعنی پنج تا یک وغیره.

خداوند آن یکتایی است که «لیس کمثلِهِ شی ء». توحید عملی یعنی این اعتقاد را در اعمال خود پیاده نمایید. رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند . کجا بدین  منزل می رسد آنگاه که به این توحید  سه گانه یقین داشته باشد:

1-توحید صفات = لا اله الاّ الله      2- توحید افعال = لا حول ولا قوه الاّ بالله                 3- توحید ذات = لاهو الاّ هو

·        برایند این سه توحید توحید عبادت است.   «اِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحیایَ و مَماتی للهِ ربِّ العالمین» «همانا نمازو طاعت و کلیه اعمال من و حیات و مرگ من ، همه برای پروردگارعالم هاست{سوره انعام آیه 162}   »

 

 

توبه و استغفار

 

( سؤال از محضر استاد   )

   #   .   بعد از سالها زندگی فهمیدم که غافل و جاهل بوده ام. نه قدرخدا را دانسته ام و نه ادب بندگی را به جا آورده ام قدر خود را ندانسته و خود را بس ناچیز فروخته ام اکنون آتش افسوس و ندامت و احساس خسران به دامن دل افتاده و بین بیم و امید دست و پا می زنم. آیا  امیدی  برای  ما هست تا به وادی سیر و سلوک وارد شویم؟

 

آیا کسی که گناهکار است می تواند به سوی الله بازگردد یا این حرف ها در حدّ و اندازه ما نیست؟ اگر هست چه بایدکرد؟

 

جواب

« یا عبادِیَ الَّذینَ اَسْرِفوا علی اَنْفُسِکُمْ لا تَقْنَطوا مِنْ رَحْمَتِ الله اِنَّ الله غَفُورالرَّحیم وَ ا ُنیبوا اِلی ربکّم مِن قَبْلِ اَنْ یَاْتِیَکُمُ الْعَذابُ ثُمَّ لاتُنْصَرون» «الا ای بندگان من آنان که به نفس خود ستم کردید از رحمت خداوند نا امید نشوید چه او آمرزگار و مهربان است، او همه گناهان را می آمرزد ولی بازگردید به سوی او قبل از آنکه فرصت ازدست برود و دیگر یاری کرده نشوید.»  {سوره زمرآیه 53و54} ای عزیز! منزل اوّل بیداری است که آنرا یقظه گویند، این آغاز حرکت است خدا کندکه دنبالش حرکت و قیام باشد وگرنه شیطانش از یاد برد، منزل بعد توبه است بسم الله بفرمایید وتوبه کنید.آیین توبه را به طورکامل درکتاب تخلّیِ خودم می توانید بیابید و برای منزل بعد باز هم تماس بگیرید.

 

 

 

سئوال

      # . برای سالکان الی الله هر کدام از ارباب سلوک دستوراتی جهت شروع سیر داده اند. برخی دستورات خاص جهت استغفار می دهند برخی دستورات خاص برای توبه می دهند برخی دستورات خاص جهت مطالعاتی جهت دار می دهند و ... جناب شما چه دستوری برای شروع سیر سالکان توصیه می فرمایید؟

 

جواب

 برای سالک در آغاز راه قدمی والاتر از توبه نیست و توبه هم لفظ و استغفار لفظی نیست توبه یعنی بازگشت .  بنابراین توبه و سپس تقوا یعنی دیگر گناه نکنم وگرنه بدون تقوا روزی هزار  ذکر هم اثر ندارد.

 

 

 

تقوی

 

( سؤال از محضر استاد   )

          # . حضرت استاد بفرمایید که  الف: تقوی چیست؟          ب: آیا مراتب دارد؟    ج: راه رسیدن به آن چیست؟

 

جواب

  الف:  تقوی  به معنی نگاه داشت است ،   نگاه داشتن خود از گناه و توجّه تام  به او و اوامر و نواهی حضرت مولا،   که بدون آن اعمال نیک هم بر باد می رود.   « التّقوی للأعمال کلماء للأشجار » (تقوی برای اعمال مثل آبیاری برای درختان است. ((امام صادقMjN)  ) 

ب:  مراتب آن :  1 .  حفظ جان از آلودگی به گناه،       2 .   حفظ جان از آلودگی به مکروهات،        3 . حفظ جان از آلودگی به ما سوی اللّه .

ج:   راه رسیدن به آن :  توکّل به خداوند و مبارزه با شیطان و نفس امّاره و دوری از معاشرت با بدان و عدم شرکت در مجالس معصیت است.

 

 

تسلیم

 

( سؤال از محضر استاد   )

اینجانب  مدتی هست  کاری  را  با  استخاره به  قرآن شروع  کردم  ولی  در این  مدت هیچ  پیشرفتی  نداشته ام  و  هرکاری  می کنم  نتیجه  آن  برعکس می شود لطفاً راهنمائی  بفرمایید.

 

جواب

اگر خود را به خدا سپرده اید کار به کم و کاست  نداشته باشید، چون آن که تسلیم امر خداوند گردید، خداوند با او آن کند که صلاحش درآنست، سعی کنید به صلاح دید خداوند راضی باشید. اگر امروز دری باز نشد فردا باز می شود. 

 

 

تجلی و و صال

 

( سؤال از محضر استاد   )

 

#   .  آرزو دارم قرب به خدا پیدا کنم و شهید از دنیا بروم نمی دانم چه کاری انجام بدهم که به آرزوهایم برسم؟

 

جواب

ای عزیز! اگر شهید مقرّب خداوند است، اگر به آرزوی قرب

رسیدید همان جا هستید که شهدا هستند امّا بدان که بالا ترین مرتبه مقام لقاء الله است و وصول به آن منزل را خداوند چنین شرط فرموده: ((فمن کان یرجوا لقاء ربّه فلیعمل عمل صالحاً و لا یشرک بعباده ربّه احدا)) (و هر کس به لقای او امیدوار است باید نیکو کار شود و هرگز در پرستش خدا احدی را با او شریک نگرداند.)    (کهف آیه110).     هر آن کس امید دارد مقام لقاء الله را دو کار باید بکند یکی عملش را صالح گرداند و دیگر در پرستش خدای خود شرک نورزد و مراد شرک خفی است. شرکت در جلسات و مطالعه کتب بنده راهنمای شماست.

 

 

 

اولياء الله

( سؤال از محضر استاد   )

  # . راهنمایی بفرمایید که  حق استادعرفان برشاگردش چیست؟

 

 جواب

 فرزندم :  اگر شاگرد دستورات استاد را انجام داد،  ادای حقش را کرده است، پاداش هر دو با خداست و بعد از مرگ استاد، او را فراموش نکند.

 

سؤال

 #    . استاد گرامی! شما در صحبتهایتان فرموده اید که هنگامی که فرزند آیت الله نجابت wٛٛٛٛ  شهید شدند ایشان  وقتی فهمیدند خم به ابرو نیاورده و به درس خود ادامه دادند همین حالت برای امام خمینیw نیزتکرار شد  و ایشان عکس العملی مشابه کردند و این در حالتی است که  وقتی همسر علامه طباطبایی w فوت شدند ایشان بسیار بی تابی و گریه کردند. آیا این دو مطلب منافاتی با هم دارند و اگر رابطه ای دارند شرح دهید. همین  حالت برای امام سجّادMjN نیز بود ایشان نیز بسیار گریستند  لطفاً مرا راهنمایی بفرمایید.

 

جواب

حضرت رسولO2P می فرمایند: «لی مَعَ اللّهِ حالات» «من با خداوند خویش حالات دارم.» نگفتند حال. حال برای احدی یکسان نیست. عارف گاه درمعرض اسماء جلالی قرار  می گیرد  و گاه اسماء جمالی، حتّی فرزندی از جناب رسول اللهO2P فوت شد و ایشان گریه کردند و فرمودند دل می سوزد  ولی از فعل خدا راضی هستم.

 

 

اهل بيت عصمت و طهارت

 

( سؤال از محضر استاد   )

     # .حضرت استاد بفرمایید آیا می توان گفت  وقتی  فردی  توجهش  به  یکی  از ائمه اطهار MbN جلب می شود و به گریه می افتد معصوم   MbN نیز مستقیماً  به  قلب فرد نظر کرده و وی را مورد توجه قرار می دهند؟

 

 جواب

ائمه معصومین MbN بر قلوب همۀ ارادتمندانشان  اشراف  و علم  دارند. مسلم در حال توسل به ویژه اگرنسبت به ماسوی انقطاع  باشد یک نحوه اتصال بین متوسِّل  و متوسَّل موجود است.

به  مثل  وقتی  کلید  چراغی  را  می زنید و چراغ  روشن  می شود  یک نحوه اتصال  بین  لامپ  و توربین  موجود است  وگرنه  چراغ  گرم  و روشن  نمی شود.

 

 

سؤال

می خواستم در مورد  شرایط  و  چگونگی توسل به امامان عزیزMbN توضیح بفرمایید؟

 

جواب

 نخست  بدانید « لا موثر فی  الوجود الاّ الله ،  لاَ حَولَ  وَ لا قُوهَ  اِلاّ بِالله » اما همین  اللّه  مقربانی  دارد که  بنده  گنهکار  بی آبرو  از  این  آبرومندان  کمک می طلبم، و اینها را محبوب  خود قرار می دهم  تا به  نزد خداوند از بنده حقیر شفاعت  کنند  چون  خود خداوند  فرمود:  «مَن ذَالذَّی یَشفَعُ عنده اِلاّ بِاِذنِه» «کیست  که  توان  شفاعت  داشته  باشد جز آنان  که  به  ایشان  اذن  شفاعت داده  شده  باشد و مسلّم  اینان  در زمره  شفیعان اند .(سوره بقره ،آیه 255) » حال با زبان  فارسی  هم  می توانید حاجات  خود را با ایشان  در میان  نهید، زیارت عاشورا  و  زیارت جامعه کبیره   در این  راه  بسیار می تواند  به  شما کمک کند.

 

 

سؤال

راهنمایی بفرمایید که  چگونه می توان با امام زمانMjN رفیق  و همراه شد؟

 

جواب

آن  حضرت  بزرگوار آنگونه  که  شما  در آسمانی  شفاف  ستارگان  را  مشاهده می کنید. ایشان  ناظر دوستانشان  هستند امّا  دوستان  مورد نظر آن  جناب متقین اند که  هر روز جواب  سلامشان  را  می دهند  سعی  کنید نمازها را در اول  وقت  بخوانید چون  در آن  ساعت  مأموم  حضرت  هستند و ایشان  مأموم های  خود را  کاملاً  می شناسند. 

 

 

 

سؤال

 آیا می شود گفت  کمال  توحید  معلول  محبت  به  چهارده  معصوم MbN  است  که  خود اهل  بیتMbN  هم  علّتی  هستند  از علّت  تامه  که  جز از علّت  تامه چیزی  ندارند  یعنی  که  بدون  محبت  ایشان  دستیابی  به  کمالات توحید امکان  پذیر نیست  که  کسی  هم  چنانچه  اگر بدون  شناخت  ایشان (اهل بیتMbN) به  مراتبی  از توحید دست  یابد  غیر مستقیم  بداند یا نداند از این بزرگواران  است؟

 

جواب

مسئله  مثال  خورشید  و علّت  تامه    فقط  دربارۀ  نور منظومه  شمسی  به کار رفته  اما وقتی  دانستید که  اللهُ  نوُرُ السَّمواتِ  وَ الاَرض  خود  خورشید  می شود معلول  و حضرت  نور الانوار  می شود  علّت،  این  مثال  را  با معرفت ائمه MbN  تطبیق  فرمایید، که  مسلم  روشن  گر راه  حق  حضرات معصومین اند  و روشنگر ذات  عزیز  آنها  حضرت  پروردگار است. مسلّم  راه وصول  به  خداوند  از رهگذر هدایت  آن  حضرات  است که  اگر این  پل برداشته  شود راه  وصول  قطع  می گردد.

 

 

 

سؤال

توسل به معصومین  MbN در سلوک  به  چه  اندازه موثر است؟

 

جواب

خداوند خود  فرماید: «یا اَیُهَا النّاس اِبتَغوُا اِلَیهِ  الوَسیله ،»   بجویید  به  سوی خدا  وسیله ای.» چه  وسیله ای  بهتر از اینها  امّا  بدانید که  عبادات و اذکار و وسیله  منهای  تقوی  خاصیت  خود  را  از دست  می دهد.

 

 

 

سؤال

حضرت استاد توضیح بفرمایید که  چرا  می گویند  راه  جذبه  یا  توسل  و محبت  اهل بیت  MbN برای وصول  راه   سریع تری  است؟

 

جواب

راهی  به  سوی  حضرت  پروردگار  جز  از  کانال  پیامبر  و  ائمهMbN نیست اما  این  به  معنی  عبادت  آنها  نیست  کانال  ائمه  یعنی  به  حرف  و  معارف ایشان  نظر  داشتن  و  عمل  کردن  که  مسلم  این  وظیفه  است  و  گر نه  شما هر روز  به  زیارت  آنها  روید  و  روزی  صد  گناه  کنید  نه  زیارت  برای  شما سودی  دارد  و  نه  راهی  به  سوی  پروردگار  دارید .

 

 

سؤال

بفرمایید که حکمت  صلوات  فرستادن  در  چیست؟  (پیامبر و ائِمه اطهارMbN بندگانی  پاک  و  معصوم  هستند  و  ایشان  شفاعت انسان ها را  می کنند  پس نیازی  به  دعا  ندارند ؟ ) . 

           

جواب

  آنها  نیاز  ندارند  انسان ها  نیاز مند  هستند.  مخزن  آب  شهر  نیاز  به  آب خانه ها  ندارد  ولی  خانه ها  ناچارند  با  آن مخزن  ارتباط  یابند.  «اِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَهُ یُصَلّوُنَ عَلَی النَّبی یا اَیُّهَا الَذّینَ آمَنوُا صَلّوُا عَلَیهِ وَ سَلِّموُا تَسلیماً» خداوند و فرشتگان بر پیامبر صلوات می فرستند ای گروندگان شما نیز بر او درود  فرستید  و  تسلیم  امر  او  باشید.  نیاز  به  ارتباط  با  پروردگار همه  را در  بر  می گیرد  این  ارتباط  که  از  پایین  به  بالاست  از  گذرگاه  مقام  نبوت می گذرد  با  صلوات  شما  می توانید  به  پروردگار  ارتباط  پیدا  کنید.

 

 

 

اسماءالله

 

( سؤال از محضر استاد   )

   #  استاد،  شما در بحث اسماءالله و در مثالی که برای درختی فرمودید، گفتید خداوند از حیات خود به درخت نداده بلکه خودِ حیات خداست که در درخت ظهور پیدا کرده یا اینکه خدا از قدرت خود به درخت نداده بلکه قدرت خود خداست که در درخت ظهور پیدا کرده اینها چه تفاوتی می کند؟ حقیر را از دعای خیرخود     بهره مند سازید.

 

جواب

دقت فرماییدکه صفات خداعارض بر ذات نیست ،   یعنی قدرت خدا هرجا ظاهر باشد یعنی خدا،  هوحیات کلّ شیء، حیات هرذی حیاتی خود حضرت حیّ است.  امیدکه درراه کمال بندگی حضرت مولا موفق باشید.

 

 

ادب حضور و مراقبه

 

( سؤال از محضر استاد   )

سئوال

# استاد گرامی چه کنیم تا مراقبه مثل حضور در نماز باشد یعنی عالم محضر خدا باشد؟ مراقبه یعنی چه و چند مرحله دارد؟

 

جواب

تا این معرفت برایتان حاصل نشود که نه تنها «بحول الله وقوّته اقوم واقعد»،  که جانتان حضرت حیّ است  و ضربان قلب  و باز شدن ریه  شما با اوست،  این حضور حاصل نمی شود. مراقبه یعنی کشیک دادن برگفتار وکردار و رفتار و مرتبه  کامل آن  بر خاطرات و اندیشه هاست .

 

 

سئوال

# راهنمایی بفرمایید که برای حضور دائم چه باید کرد ؟

 

جواب

 با معرفت معیّت حضرت حق تعالی و حضور  در محضر او  نسزد شما را که به جای  دیگر توجه  داشته  باشید.  «هُوَ مَعَکُمْ  اَیْنَما کُنْتُمْ»  «او با شماست هر جا  که هستید» (سوره حدیدآیه4)   «نَحْنُ اَقْرَبُ الَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید» «او ازرگ گردن به ما نزدیکتراست        سوره ق آیه16»

 

 

سئوال

 #مرحوم آقای طباطبایی w به شاگردان نزدیک خود که در امر مراقبه مشرف به حضور  مع الله  شده  بودند  دستور  نشستن  به توجه می دادند و قرائت سوره انشراح و ضحی را سفارش  می کردند تا از ثقالت تمثلات مثالیه کاسته شود نظر شما درباره توجه عرفانی و نحوه آن چیست؟

 

جواب

سلام علیکم : مسلم آن بزرگوار w جز دستور صحیح نمیفرمودند و بسا آثار این دو سوره مستند باشد و اما بعد از آنکه بنده از نظر اعتقادی به اینجا رسید که : «لاهو الا هو  (ذکر خضریه ) » و آیاتی نظیر: «هُوَ مَعَکُمْ ...» «،اَیْنَماتولوا فثم وجه الّله» و حدیث مستند به امام صادق MjN«کان الله ولم یکن معه شیئی والآن کماکان »  ونظایرآنها.  حال نشستن به توجه با کمترین خلسه و نفی خاطرات  به همین تماشای محبوب است. که تا آدمی  در دنیاست توجه دائم و مستمر نمی تواند باشد، و هرآنچه را خداوند توفیق عنایت فرمود غنیمت است.

 

 

اخلاص و بندگی

( سؤال از محضر استاد   )

#   . میدانم بدون خلوص هیچ چیز ندارم اما نمی دانم راه کسب خلوص چیست؟

 

جواب

اخلاص ثمرۀ توحید است، وقتی یقین کردم که «لا مؤثر فی الوجود الاّ الله»، وقتی معنی "لااله الاالله" را خوب فهمیدم، قدمی والاتر نهم و بدانم "لاهو الاّ هو"که در عالم وجودی مستقل به جزخدا نیست. مثلاًبه نیستی تکیه نمی کنم و رو به هستی می آورم بکوشید این معنی را  درخود راسخ گردانید.

 

 

سئوال

#   . این حقیر از شرمندگی فردای قیامت در محضر خدای عزیز و چهارده معصومMbN  اولیائش بسی در هراسم  که  نکند  شرمنده  و سرافکنده باشم. لطفاً نصیحتی فرمایید که تا آخر عمرم آویزه گوشم باشد و همیشه در خاطرم بماند و سربلند باشم ان شاء الله.

 

جواب

بیاندیش که آیا بنده هستی یا مولا؟ اگر مولایی هر کار که دلت خواست بکن و اگر فکر می کنی که بنده هستی بندگی کن.

به    ولای    تو      که      گر      بنده        خویشم       خوانی   

                        از   سر    خواجگی     کون     و     مکان     برخیزم

 

 

( سؤال از محضر استاد   )

 

آخرت

#   .  حضرت استاد آیا همین تن خاکی  دربهشت دوباره برمی گردد؟

 

جواب

شما با بدنتان دو تا هستید، این بدن در دنیا مرهون وراثت است یک سیاه پوست پدرش سیاه پوست بوده است و همچنین است قیافه و نژاد، در عالم برزخ نیز بدن دارد اما مادّی نیست مثل رؤیا و خواب دیدن که معذالک که بدن دنیا در بستر است اما شما در باغ یا آتش هستید. بدن قیامت دوباره مادّی است امّا این بدن به شکل اعمال است.« یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجوهٌ وَتَسْوَدُّ وجوهٌ »«روزی بیایدکه گروهی روسفید وگروهی روسیاه باشند. (سوره آل عمران آیه 106) » وگاه به شکل حیوان.     

 

 

 

سئوال

بفرمایید که آیاجهنمیان درآخر به بهشت می روند؟

 

جواب

  اگر ایمان داشته باشند بعداز عقوبت به اندازۀ گناه  به بهشت میروند. جهنم جاوید ازآنِ کسی است که شرک جلی داشته باشد یعنی اصلاً  اعتقاد به خداوند نداشته باشد.

 

 

 

سئوال

  حضرت استاد عزیز ، چگونه خداوند مهربان دلش می آیدکه بنده اش درعذاب جهنم باشد و او را نبخشد؟

 

جواب

خداوند جز بهشت برای بنده اش اراده  نفرموده است. علاوه بر هدایت تکوینی و فطری هدایت تشریعی و ارسال رسل را بر سر راه بنده نهاد تا او را به بهشت برد ولی بنده خود راه را کج می کند  و جهنم را به اراده و اختیارخود میگزیند، «وَقُودُهَاالنّاسُ» «هیزمش ، مردم بدکارند (سوره بقره آیه 24) »

گناه وکفر،آتش گرانه جهنم است که فاعل آن خودانسان است.

 

 

 

 

 

 

یک قدم بر خود بنه یک گام دیگر کوی دوست

 

 

سؤال

 

.  استاد عزیز:  برای محو کردن انانیّت چه باید کرد؟

جواب

 

به قلب خود بنگرید و بیندیشید که حیات شما مربوط به ضربان قلب شماست و آن

 

هم که در دست شما نیست شب هم تا صبح می خوابید و آن کار می کند و همه اندام

 

شما رهین حرکت اوست وتحرک آن بدست دیگری است. یا ایها  الناس انتم الفقراء

 

الی الله و الله هو الغنی الحمید، براستی که انسان چه دارد که بگوید من.

 

 

 

 

 

سئوال

 

منظور از اینکه گفته شده افرادی از بزرگان و عرفا  به معنای فنا رسیده اند یعنی چه؟ 

 

جواب

 

آفتابی که از دریچه ای وارد اتاق شما شده مادام دم از انرژی و گرمی و

 

روشنگری می زند و بسا به خود هم ببالد، ولی اگر سعی کرد به دنبال منبع حیات

 

 و انرژی و روشنگری خود بکوشد و اصل خود را پیدا کند می یابد که اصل او در

 

حیاط است و چون به حیات رسید باز حیاط را مشتعل نمی بیند و اگر چشمش به

 

خورشید جهان افروز افتاد با آنکه منوّر است دیگر خود را نمی بیند، با آنکه

 

هست و از آن مزایا برخوردار ولی جز نظر به منبع هستی خود ندارد.

 

 

رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند        بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت

 

 

 

 

نماز

 

سئوال

 

راهنمایی بفرمایید که آنچه در مورد توجه در نماز باید رعایت شود بیشتر توجه به معنی

 

کلمات است یا به جای مشخص؟

  

 

جواب

 

مسلّم توجه به معنی خوبست ولی بهتر از آن توجه به قلب خود است که حیات

 

شما مربوط به حرکت آنست و آن در دست خداست. «هُوَ مَعَکُمْ اَیْنَما کُنتُمْ » « او

 

با شماست هر جا که باشید (سوره حدید،آیه 2) » او را ببینید و خود  را نبینید. 

 

 

 

 

نفی  خواطر

  

 سؤال

 

.   مرحمت کنید بفرمایید باخیال های  بیهوده که  باعث  آزار روح  و مایه  سلب  توفیق 

 

می شود  چه  باید کرد؟

 

 

 

جواب

 

ای عزیز! اراده دروازه بان افکار و خیالات آدمی است که می تواند در را برای

 

آنها باز کند یا ببندد. تصور کنید مشغول حل مسئله ای هستید و درآن می اندیشید

 

و تمام ذهن مشغول آنست. تلفن زنگ می زند. در بر روی اندیشه مسئله می بندید

 

و متوجه سخن تلفن می شوید بنابراین خیالات فراوان است ولی اگر شما دروازه

 

بان آنها باشید در برروی آنها می بندید و مقدمه هرعملی همین خیالات

 

است که باید اجازه ورود به آنها ندهید. 

 

 

  

 

سئوال

 

راه رهایی از اوهام و بیرون آمدن ازخیال چیست؟

 

 

جواب

 

 انسان در یک آن به دو چیز نمی تواند بنگرد حتی شما درمطالعه باآنکه دوچشم

 

دارید روی دو کلمه در یک آن نمی توانید بنگرید. مطالعه یعنی پرش دید روی

 

کلمات، آنجا که تفکر نباشد خیال جانشین آن می شود. سعی کنید به یکی از

 

 اسماء الهی توجه داشته باشید آنهم اسمی که درآفاق متجلی است مثلاً رزاق که

 

شمول آن در اکسیژن برای همه موجودات زنده اعمّ از نبات و حیوان را در

 

 برمیگیرد در این اندیشه  خیال راه ندارد و توجه به سایر اسماءالهی که خود

 

عبادت است.                        

 

 

 

 

 

سئوال

 

لطفا ًدرمورد خیال توضیح  دهید و راه طهارت عملی  آن  را  بفرمایید؟

 

 

جواب

 

خیال تجسّم افکاری است که واقعیت درخارج ندارد و برخلاف تفکر، تمرکز ندارد

 

از شاخه ای به شاخه دیگر حرکت می کند و بویژه مزاحم حضور در نماز است.

 

باید محرم دل شد و آیین حضور را تمرین کرد، معاشرت های بیهوده را ترک کرد

 

 و سخن های غیر ضروری را رها کرد چون همگی

 

خیالاتی به دنبال دارد و این کار مشکل و با تمرین حاصل می گردد.

 

    

 

 

سئوال

 

مراقبه فکری برایم غیرممکن شده فکرهای بیهوده برایم عادت شده چه کنم؟

 

جواب

 

اینکه اظهار داشته اید خیال است نه فکر، فکر روی یک موضوع متمرکز می

 

شود و پریشانی و تفرقه ندارد ولی خیال زمام گسیخته است، فکر خود نوعی

 

 عبادت است، گره ها با فکر باز می شود و خداوند با فکر شناخته  میشود و خود

 

 دستور تفکر فرموده:  «افلا یتفکرون؟»اما خیال که مزاحم نماز هم هست

 

 ناخودآگاه می آید و تحت تأثیر عوالم تداعی و معانی است که رفع آن کار آسانی 

 

نیست.1- از معاشرتهای غیر ضروری پرهیز کنید. 2- سخنهای غیر ضروری را

 

ترک کنید و محرم دل خود باشید. 

   

هرکه شد محرم دل درحرم یاربماند      وآنکه این کارندانست درانکاربماند

 

            

سئوال

 

آیاخیالات آلوده موجب اثر در باطن و تغییرصورت باطنی   می شود؟

 

 

جواب

 

هرعملی آغازش خیال واندیشه است.  بنابراین برای اینکه آدمی آلوده نشود

 

نخست بایدازعالم خیال به درآید.  

 

   

  

سئوال

 

نفی خواطر به چه معناست و کدام خاطره ها را در بر می گیرد؟  دستور اصلی

 

 جهت نفی خواطر برای سالکین کدام است ؟

 

 

 

جواب

 

آدمی را سه عالم است: حس و خیال و عقل که اولی و دومی را سر و کار با عالم

 

ماده است ولی عالم عقل با ماده کاری ندارد، (عالم حس) چیزی را  می بینید،

 

گفتاری را می شنوید که سر و کار با بینایی و شنوایی دارد بعد در تنهایی روی

 

 آن چیز خیال می کنید و مادام کارخانه خیال پردازی در مغز انسان راه دارد و

 

باعث خستگی و عدم به کارگیری عالم عقل است به طوری که یک نماز بدون

 

خیال هم  نمی توانیم بخوانیم.             

 

 

 

ملکوت

 

 

 

سئوال

 

.  ملکوت چیست؟ چگونه انسان از این عالم به سوی ملکوت پرواز می کند؟

 

 

جواب

 

 

 

چگونه روشنایی این لامپ از ناحیه توربینی است که برق آن هم اکنون با این

 

لامپ است و اگر ارتباط توربین با این لامپ قطع شود، این لامپ شیشه پاره ای

 

 بیش نیست، ولی شما برق را نمی بینید. این مثال را روی همه موجودات پیاده

 

کنید واسطه بین خدا و کلّ عالم هستی را ملکوت گویند، وقتی حضرت ابراهیم

 

علی نبیّنا و علیه السلام دانست که ستاره و ماه و خورشید اوّلاً مبدئی دارند ثانیاً

 

آفل اند و به مبدأ و مرجع آن ها یقین پیدا کرد خداوند می فرماید: « و کذلک نری

 

ابراهیم ملکوت السماوات و الأرض»  (و بدین سان ملکوت آسمان ها و زمین را

 

به ابراهیم نشان دادیم (أنعام آیه 75) ) و این فرمایش امام صادقعلیه السلام را

 

نیز دقّت فرمایید:«لا حجاب بینه و بین خلقه الّا خلقه »   عالم مادّی مخلوق را اگر

 

واپس زنی ملکوت و خالق آن ها را به مشاهده می نشینی.

   

 

   میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست             تو خود حجاب خودی حافظ از میان بر خیز

 

 

 

سؤال

 

آیا من می توانم به سوی ملکوت پرواز کنم؟

 

 

جواب

 

تا ریشه در آب است امید ثمری هست. امّا توجه داشته باشید که ملکوت با تو و

 

جبروت با تو و  خداوند با تو است.

 

 

معرفت نفس

 

 

سؤال

 

بفرمایید!  قلب وعقل چه تفاوتی با هم دارند؟

 

 

 

 

چشم ،گوش ودل که در قرآن آمده است چیست؟ و ارتباط این سه با هم چگونه است؟ و

 

ارتباط اینها  با نفس چگونه است؟

 

 

 

 

 

جواب 

 

روح انسانی نفحه الهی  و بالاترین تجلّی حضرت  پروردگار در عالم ملک است

 

که با آن هم قلب است وهم عقل، قلب مرکز عواطف  وعشق  ومحبت  و معرفت

 

است  و عقل  چراغ راه اوست که خوب را از بدتمیز می دهد درتعریف عقل مولا

 

 امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند:  « اَلْعَقْلُ ماعبد بِهِ الرَّحمنُ وَاکْتسبَ بِهِ

 

 الْجِنانُ» «عقل چیزی است که به وسیله آن خداوند رحمان پرستش می

 

شودوبهشت باآن کسب می شود. (امام صادق علیه السلام  میزان الحکمه ج7 ص

 

527) » همین روح در مراحل ابتدایی چون از ملکوت به عالم ملک تنزّل کرده و

 

بسا سرگرم عالم طبع شده مرحله  نفس امّاره را دارد که اگر در سایه راهنمایی 

 

عقل قرار گرفت به مراحل نفس لوّامه و مطمئنّه می رسد و گر نه در عالم  ملک

 

می ماند و خود را ضایع می کند. * «اِنَّ النَّفْسَ لَاَمّارةٌ بِالسّوء اِلاّ مارَحِمَ ربّی »

 

« نفس امّاره انسان را به کارهای زشت و ناروا سخت

 

 

 وامیدارد جز آنکه پروردگارم رحم فرماید.  {سوره یوسف آیه 53}»

 

    * «وَلااُقْسِمُ بِالنَّفس اللَّوّامَة»    «و قسم به نفس پر حسرت و ملامت  {سوره

 

قیامة آیه 2}»* «یااَیَّتُهَاالنَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه اِرْجِعی اِلی رَبِّکِ راضیةً مرضیةً»

 

«ای نفس مطمئن ودل آرام ،امروزبه حضورپروردگارت بازآی که توخشنود  و او

 

از تو راضی است. {سوره فجرآیه 27و28}»

 

 

 

 

سئوال

 

حضرت استاد معرفت خداوند چگونه بدست می آید؟

 

 

 

جواب

 

من عرف نفسه فقدعرف ربّه»کسی که از فقر ذاتی خویش آگاه شدمسلم خداراشناخته است.

 

 

 

 

 

 

معرفت الله

 

 

 

 

سؤال

 

اگرعرفان و سلوک چیزی جز دین نیست پس داستان عارف کامل شیخ مرتضی انصاری (ره) را که ابتدا  معتقد بودند که هر چه هست در دین و شرع است و اعتقادی به عرفان نداشتند اما بعد برایشان آن انقلاب بوجود می آید و بعد دنبال عرفان می روند  را چگونه می توان توجیه کرد؟

 

 

 

 

 

 

 

جواب

 

ببین عزیز: عرفان یعنی شناخت و شناخت همان علم است معلومات دوره ابتدائی علم است متوسطه علم است و مراتب دانشگاهی علم.  ممکن است که کسی  به جایی برسد و تصورکند پایان راه است بعدکسی را ملاقات کند و دریابد که بسیار خبرها بودکه او نمی دانست اینجاست که در می یابد که من به کمال نرسیده بوده و اشتباه می کردم که پایان راه است.

 

 

 

سئوال 

  

 

وجودم چیز دیگری راطلب می کند که در خواندن کتب نمی یابم؟

 

 

جواب

 

آنچه را از معارف الهی خوانده اید در خود پیاده کنید تا دانش دیگری  نصیبتان  گردد.   

 

 

 

لذت انس

 

 

سؤال

 

بفرمایید انسان چه کسی هست و ملاک انسان بودن در چیست؟

 

 

 

جواب

 

 

 

لغت  انسان  از کلمه  انس  گرفته  شده، موجودی  که  حق  شناس  است  و  ولی

 

 نعمت  و خالق و مبدأ و ربّ  و مرجع  و رزاق خویش رامی شناسد  و  با  او

 

 انس  دارد  و در این  انس ، مخلوقاتِ  دیگرِ او را چون  وابسته  به  اوست ،

 

 خواه انسانها وخواه عالم طبیعت  دوست  دارد  او را توان  انسان  گفت  و گر نه

 

 هرکسی راکه با خدا آ شنایی نیست  « أولئِکَ کَالاَنعام بَلْ هُمْ أضَلُّ»«اینان همچون

 

 حیواناتند بلکه گمراهتر ( سوره اعراف آیه 179

 به  جهان  خرّم  از   آنم  که  جهان  خرم  از  اوست              عاشقم   بر  همه   عالم   که   همه  عالم از   اوست

 

 

 


اشتراک خبرنامه

آدرس ایمیل شما:




جستجو



پیام روز

پایگاه اطلاع رسانی حضرت استاد کریم محمود حقیقی

آدرس کانال تلگرام

https://t.me/ostadhaghighi110

https://instagram.com/karimmahmodhaghighi

شماره واتساپ: 09398190960

این وب سایت توسط عده ای از شاگردان  حضرت استاد کریم محمود حقیقی ره طراحی شده و با اجازه مکتوب ایشان توسط یکی از دوستان مدیریت میگردد، 

 تلفن تماس:09337405003 

 

✅🔘درون توست اگر خلوتی وانجمنی است                      

برون ز خویش کجا میروی جهان خالیست.

                       ▫️▫️▫️

سکوت نه ‌تنها به معنای سخن نگفتن است بلکه به معنای سکوت دل از گفتگوی درونی و ‌پرچانگی های نفسانی و ذهنی است که پیوسته در زندگی روزمره با آن مواجه هستیم.

این شکل از سر و صدا یا همهمه‌ درونی سخت‌ترین مانع در سلوک الی الله و دستیابی به حضور است و خاموش کردن این همهمه مستلزم توجه و مراقبه ی مداوم است. که: 

گر تو دل زین فکرها خالی کنی 

پر ز گوهر های اجلالی کنی 

                       ▫️▫️▫️

در سكوت دل از ماسوی الله، طهارت ذهن و مراقبه آنچه حاصل شود حضور است و در نتیجه استماع الهامات ربّانی.

@ostadhaghighi110

 

بیانات عرشی و ملکوتی حضرت استاد کریم محمود حقیقی

 

در خرابات عشّاق همه كس را بار نيست و هر بي سر و پا را كار نيست. خواهي كه در اين خرابات در آيي از خويشتن خراب شو و از گناه طهارت نما. (تخلي ص12)

 

🕯✅از احد نه می‌توان سخن گفت و نه درباره آن چیزی نوشت. مادامی‌که صورت دیگری در نفس حضور داشته باشد اندیشه‌ مان نمی‌تواند احد را درک کند. برای رسیدن به این غایت، باید نفس خود را از اغیار آزاد کرده کاملاً در درون خود فرو روی، بدون هیچ توجهی به آنچه خارج نفس است؛ حتى ذهن را از تمام صور ذهنی مجرد سازی و حتی خود را نیز فراموش کنی، در آن صورت قادر خواهی بود که اینجا به دیدار آن احد نائل آیی. هنگامی‌که این عروج صورت پذیرفت، این شخص خود با احد یکی می‌شود. هیچ کثرتی نه در درون و نه در روابط بیرونی او یافت نخواهد شد؛ زیرا در آنجا نه حرکتی در اوست نه احساسی و نه میلی به غیر. در واقع در آنجا نه عقلی است و نه اندیشه‌ای؛ بلکه می‌توان گفت که در آنجا هیچ اثری از خودِ او نیست.

"بشوی اوراق اگر همدرس مایی

که علم عشق در دفتر نباشد"

حافظ

"بی‌حس و بی‌گوش و بی‌فکرت شوید

تا خطاب ارجعی را بشنوید"

مولانا

https://t.me/ostadhaghighi110


 

طهارت قلب از یاد ما سوی الله که هر چه را جز خدا در او نشانی بر آن ستم روا داشتی. «القلبُ حَرمُ الله فَلا تُسکِن فی حَرمِ الله غَیرالله .» «دل سراپرده خداست در سراپرده خدا جز خدا را منشان » و زمینه این مقام فراهم نگردد جز آنکه از تعلقات بکاهی و بر عشق خالقت بیفزایی که هر چند ریشه های تعلقات در دل راه یابد از عشق حق بکاهد. (تجلی مقدماتی ص 76)

سخنرانیهای بسیار زیبا از عارف کامل حضرت آیت الله العظمی نجابت شیرازی (ره)

✅🔘حضرت آیت الله نجابت (ره)

           شخصی که طالب خداست حتما از مراقبه جدا نمیشود، هرگز افسارش دست کسی نمی افتد، دائما حواسش به خودش هست، در اثر جمعیت حواس (نفی خواطر) از وضع کلاس ابتدائی خارج می شود، قطعا امور جزئیه ذلیلش نمی کند، .... 

یعنی در التفاتش به مقصد قوت پیدا می کند و آنچه آرزوی اولیاء خدا و مقام و منزل شهداست میخواهد تا بدانجا برسد.

 

قهرا از عالم خیال به مقدار زیادی رد شده و یک سر و یک گردن از دیگران امتیاز پیدا کرده، 

یعنی ما الان صدی نود مدار قطبمات خیالات خودمان هست اما چنین شخصی مدار و قطبش بیرون شدن از خیال است، هر چه خیال می آید بیرون می کند، هر چه غیر یاد خداست بیرون می کند و تمام موضوعات و کارهای خودش را یواش یواش تحویل خدا میدهد.  

 

شرح کلمات قصار

 

برخی از آثار حضرت

آیت الله العظمی نجابت شیرازی ره

برای مشاهده اینجا کلیک فرمایید.


 

جلسات سخنرانی بسیار زیبا و پربار حضرت استاد با موضوع معرفت نفس.

 جهت دانلود اینجا کلیک فرمایید:

                                                   



لینک های مهم



آمار سایت



كليه‌ حقوق محفوظ و متعلق به «استاد کریم محمود حقیقی» است   | طراحي و مديريت «کاوشگران صنعت پارس آرین» می باشد